[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]

کوزه گر - عروسک قصه من
خانه | ارتباط | مدیریت |بازدید امروز:2

رضا :: 84/3/6:: 10:56 صبح

 نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد


نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت


ولی آنقدر مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد


گلویم سوتکی باشد به دست طفلکی گستاخ و بازیگوش


و او یکریز و پی در پی دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد


و خواب خفتگان خفته را آشفته سازد


بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را

 

                                          دکتر علی شریعتی

http://reza169.blogsky.com


موضوعات یادداشت

::موضوعات وبلاگ::
::تعداد کل بازدیدها::

2425

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::جستجوی وبلاگ::
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

::لوگوی من::
کوزه گر - عروسک قصه من
::لوگوی دوستان::
::لینک دوستان::
رضا
یاور همیشه مومن
یاور همیشه مومن
::آوای آشنا::
::صدای خودم::
::اشتراک::
 
::وضعیت من در یاهو::
::آرشیو::
::طراح قالب::